نوشته شده توسط : علی

در دفتر دل، یاد تو سرمشق من است / یادم نرود یاد تو تکلیف من است

 

وقتی گفتی به اندازه ی تمام برگهای درخت سیب خونمون دوستت دارم، اونقدر خوشحال شدم که فراموش کردم زمستونه!

 

باز شب شد و من ناله سرایم / از عشق تو دلبر دگر نا ندارم / کی میشود آیی به سویم نازنینم / تا شب رود و من به سویت آیم

 

بی تو آغاز میکنم من روزهای زرد را / اشک و آه و ناله ها و درد را / مینویسم بی تو بودن های من پایانم است / بی تو حامل میشوم اندوه و اشک سرد را

 

( نوشتم دوستت دارم، پرانتز را نبستم، بگذار این حقیقت تا ابد جریان بیابد...

 

کاش به جای جدایی، مردن بود، چون مردن یک لحظه است و جدایی ذره ذره مردن

 

میشود در آسمان زندگی یک سبد از غنچه های یاس داشت یا که در سوز و گذاز شمع عشق مثل پروانه کمی احساس داشت

 

یه کفش همه ی وجودشو فدای کسی میکنه که پا تو دلش میذاره،... کفشتم رفیق!

 

هر آنچه خواستم نیامد به دست، چون که بیگانه بودم به این دنیای پست، پی آب بودم کوزه به دست، چون که آب یافتم، کوزه شکست

 

میگن شبا فرشته ها از آرزوی آدما، قصه میگن واسه خدا، خداکنه همین شبا گفته بشه قصه ی تو واسه خدا

 

خوشا اس ام اسی که از تو باشد / درونش ردی از پای تو باشد / درآور کفش و جورابت، بفرما / به روی چشم ما جای تو باشد!



:: بازدید از این مطلب : 515
|
امتیاز مطلب : 77
|
تعداد امتیازدهندگان : 26
|
مجموع امتیاز : 26
تاریخ انتشار : شنبه 15 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی
با دیدگانی تار ... می نویسم ... برای تو و برای دل !

 

دل !....این دل تنگ و تنها ... امروز تنهاتر از هر زمان دیگری هستم.....

تو هستی ! .... در تار و پود لحظاتم.... اما ...

اما.....سهم من از این دنیای رنگی همیشه تنهایی بوده ....

چشمانم را از من مگیر...بگذار تا جان دارم برای تو بنویسم... برای تو و از تو ! ....تویی که مهربانترینی...

خدایا !..........دریاب حال مرا که....از وصف حالم عاجزم....و خسته....

دریاب مرا ! این بنده ی سراسر بغض و حسرت را....

صبر !....صبر را به من هدیه کن !

خدایا !...بگذار دست یابم به هر آنچه که دلم با او آرام میگیرد ...و مگذار ! تو را قسم به خداییت مگذار گناه کنم....

خدایا ! مواظبم باش ! مواظب این روح بی قرار و تنهایم باش !

خدای مهربانم ای بی کران نازنین !...عاشقم بر تو و هر آنچه که به من هدیه می کنی !

بهترین ها را به قلب بی قرار و تنهایم هدیه کن ...ای قدرتمند بی نهایت کریم.

دوستت دارم ای مهربان ...تو را سپاس برای همه ی رحمت هایت ...

با من بمان....خدا....با من که تنها تو نگهدار منی ! به تو و محبت و مهر و هدایتت نیازی مبرم و عمیق دارم.



:: بازدید از این مطلب : 529
|
امتیاز مطلب : 78
|
تعداد امتیازدهندگان : 23
|
مجموع امتیاز : 23
تاریخ انتشار : پنج شنبه 14 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

 

 


اي آنکه در نگاهت حجمي زنور داري

کي از مسير کوچه قصد عبور داري؟

چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابي
اي آنکه در حجابت درياي نور داري

من غرق در گناهم، کي مي کني نگاهم؟
برعکس چشمهايم چشمي صبور داري

از پرده ها برون شد، سوز نهاني ما
کوک است ساز دلها، کي ميل شور داري؟

در خواب ديده بودم، يک شب فروغ رويت
کي در سراي چشمم، قصد ظهور داري؟

 



:: بازدید از این مطلب : 566
|
امتیاز مطلب : 75
|
تعداد امتیازدهندگان : 25
|
مجموع امتیاز : 25
تاریخ انتشار : پنج شنبه 14 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

 آخر ساعت درس يك دانشجوي دوره دكتراي نروژي ، سوالي مطرح كرد: استاد،شما كه از جهان سوم مي آييد،جهان سوم كجاست ؟؟ فقط چند دقيقه به آخر كلاس مانده بود.من در جواب مطلبي را في البداهه گفتم كه روز به روز بيشتر به آن اعتقاد پيدا مي كنم. به آن دانشجو گفتم: جهان سوم جايي است كه هر كس بخواهد مملكتش را آباد كند،خانه اش خراب مي شود و هر كس كه بخواهد خانه اش آباد باشد بايد در تخريب مملكتش بكوشد. پروفسور محمد حسابي



:: بازدید از این مطلب : 558
|
امتیاز مطلب : 70
|
تعداد امتیازدهندگان : 24
|
مجموع امتیاز : 24
تاریخ انتشار : چهار شنبه 13 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

 

زندگي يعني بازي. سه ، دو ، يک … سوت داور............ بازي شروع شد!!! دويدي ، دست و پا زدي ، غرق شدي ، دل شکستي ، عاشق شدي ، بي رحم شدي ، مهربان شدي… بچه بودي ، بزرگ شدي ، پير شدي سوت داورــــــ0?ــــــــــ بازي تمام شد... زندگي را باختي
اشکاتو پاک کن همسفر گاهي بايد بازي رو باخت اما اينو يادت باشه باز مي شه زندگي رو ساخت


:: بازدید از این مطلب : 609
|
امتیاز مطلب : 51
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
تاریخ انتشار : چهار شنبه 13 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

برای بالا رفتن و آسمان نوردی هوشیاری،
دقت و توجه لازم است، بینش و آگاهی و ...
اما آسان نوردی، غفلت از یاد خدا،
بی توجهی به اوامر و نظرات او، باری به هر جهت،
مشغول شدن بیش از حد به دنیا و ظواهر آن و ...
از نشانه های حرکت پایینی است



:: بازدید از این مطلب : 719
|
امتیاز مطلب : 45
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15
تاریخ انتشار : چهار شنبه 13 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

دکتر علي شريعتي: به سه چيز تکيه نکن ، غرور ، دروغ و عشق. آدم با غرور ميتازد، با دروغ ميبازد و با عشق ميميرد

حسین (ع) بیشتر از آب تشنه لبیک بود.

 

شریعتی بزرگ………………
اخلاص:
یکتایی در” زیستن ”
یکتایی در” بودن”
یکتایی در “عشق”

 

 

 خدایا تو کی نبودی که بودنت دلیل بخواهد ؟

تو کی غایب بوده‌ای که حضورت نشانه بخواهد ؟

تو کی پنهان بوده‌ای که ظهورت محتاج آیه باشد ؟

کور باد چشمی که تو را ناظر خویش نبیند.

کور باد نگاهی که دیده‌بانی نگاه تو را درنیابد.

بسته باد پنجره‌ای که رو به آفتاب ظهور تو گشوده نشود.

و زیانکار باد سودای بنده‌ای که از عشق تو نصیب ندارد.

 

 

 

زنده بودن را به بیداری بگذرانیم که سالها به اجبار خواهیم خفت.

 

 

اگر تنها ترین تنهایان شوم باز هم خدا هست او جانشین تمام نداشتنهای من است.

 

 

خداوندا!
به هر آنکس که دوست میداری،بیاموز
که عشق از زندگی کردن برتر است و
به هر آنکس که بیشتر دوست میداری،
بچشان که دوست داشتن ازعشق والاتراست

 

 

 

خدایا

 

خدایا من در کلبه فقیرانه خویش چیزی دارم

که تو در عرش کبریایی خود نداری

من چون تویی دارم و

تو چون خودی

نداری

... خدایا دریاب مرا



:: بازدید از این مطلب : 576
|
امتیاز مطلب : 83
|
تعداد امتیازدهندگان : 27
|
مجموع امتیاز : 27
تاریخ انتشار : چهار شنبه 13 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

 

 

 بقیه عکس ها در ادامه مطلب

 

 



:: بازدید از این مطلب : 569
|
امتیاز مطلب : 72
|
تعداد امتیازدهندگان : 24
|
مجموع امتیاز : 24
تاریخ انتشار : چهار شنبه 13 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

 

خداوندا، به تو امیدوارم و به تو توکل کرده ام.به من جرأت بده تا قدرتمند شوم. می دانمکـه بـرای رو بـه رو شـدن بـا دغـدغـه هـــای زنـدگـی ام نـیاز بـه قـدرت و جرأت دارم و ازطـریق قـدرت تـو می توانم نرم تر از فرشته و قدرتمند تر از شیر باشم . . .



:: بازدید از این مطلب : 605
|
امتیاز مطلب : 65
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
تاریخ انتشار : چهار شنبه 13 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

اگر نمی توانی اقیانوس باشی، دریا باش، اگر نه رودخانه باش واگر نمی نتوانی رودخانه باشی نهریكوچك باش، اما هیچ گاه مرداب نباش.نهری باش جاری، زلال و مهربان و با جوشش زیبایت زندگی را به همه هدیه كن چون وقتی حركت میكنی هم زنده ای و هم به دیگران زندگی می دهی ، سبزه های كنار نهر را دیده ای چه زیبا چشم رانوازش می دهند و ماورای پروانه های لطیف و زیبا هستند، این ها به خاطر سخاوت و مهربانی نهر كوچك اما جاری است، پس تو هم با الهام از این رود كوچك جاری شو و بدان خدا در همه حال با توست.



:: بازدید از این مطلب : 632
|
امتیاز مطلب : 64
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21
تاریخ انتشار : چهار شنبه 13 بهمن 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد